در دهه های پایانی سده نوزدهم پدیده های دو گانه واپس ماندگی و ..........

وابستگی که برای روشنفکران ایرانی در پادشاهی استبدادی قاجار یگانـــــه

میشد در مرکز گفتمان discourseیا تفکر و بحث سیاسی ایران قرار گرفت در

برابرپادشاهی (ناصرالدین شاه ) که کشور را یا تکه تکه به بیگانــــگان وامی

گداشت یا تکه تکه به انها میفروخت و همه را صرف خوشگدرانیها و تـــــــــن

اسانیهای مبتذل خود میکرد یک راه بیشتر در برابر اصلاح طلبان ایرانـــــــــی

نمی بود کوناه کردن دست پادشاه از امور و ایستادگی در برابر دســــــــت

اندازیهای بیگانگان

ایران واپس مانده بود . زیرا بیگانگان سر رشته کار ها در دست داشتنـــــــــد

و وابسته به بیگانگان بود . زیرا به سبب واپسماندگی توانایی دفاغ از خود را

نداشت . مسیولاین هر دو نیز پادشاهی قاجار شمرده میشد که کشـــــور

را چون تیول خود میشمرد و غم مردم نداشت و از حس سر بلندی و احترام

ملی بی بهره بـــــــــــــــــــــــود

محدود کردن پادشاهی و دادن اختیار کشور به دست نمایندگان مــــــــــردم

و مجلس شورای ملی چاره ای بود که پدران انقلاب مشروطه برای فــــوری

ترین و حیاتی ترین نیاز ملی یعنی جلوگیری از بخشیدن کشور به بیگانگان ...

اندیشیدند . ان زمانها روزهایی بود که هر ماجراجوی خارجی با چند هزارلیره

پیشکش به پادشاه امتیاز گوشهای از ور را میگرفت و گمرکات ایران بـــــرای

پرداخت هزینه سفرهای شاهانه به گرو گذاشته میشـــــــــــــــــــــد

اصطلاح مشروطه و مشروطیت بر خلاف تصور عمومی از شرط عربی نیامده

است هر چند که قدرت مطلق پادشاهی به تعبیری مشروط گردید مشروطه

خواهان نام جنبش خود را از راه عثمانی از شارت فرانسه گرفتند که اصطلاح

دیگری برای قانون اساسی است انها در پی قانونی کردن حکومت و حکومت

قانونبودند درد ایران را به درستی از بی قانونی یعنی دل به خواهی حکومت

میدانستند .

با انکه نخستین غریزه پدران جنبش مشروطه ناسیونالیسم نگهدارنـــــــــــده

و دفاعی بود احساس وطیفه در برابر تاریخ یک ملت کهنسال و سر بلند --

این ناسیونالیسم تنها در چارچوب یک نطام دمکراتیک نصور میشد تنهــــــــا..

مجلسی که از مردم بر میخواست میتوانست استقلال و یک پارچگی کشور

را نگهدارد . قانون اساسی(۱۹۰۵) ۱۲۸۴ همه به مجلس شورای ملی مــی

۱ردازد . مجلسی که میبایست فوری ترین وطیفه را که در جلوگیری از دادن امتیازات

به بیگانگان بود به انجام رساند مواد مربوط به سازمان کشور و نظام سیاسی

و حقوقی مردم در متمم قانون اساسی (۱۹۰۵) ۱۲۸۵ امده است

ولی در ت همه این دل مشغولی به استقلال و یک پارچگی کشـــــــــــــور

و حاکمیت مردم ازاده پیش بردن جامعه و رساندن ایران به پای اروپا و انچــــه

ترقی و ترخواهی نام گرفت قرار داشت مشروطه خواهان از همان نخستین

روزها بدنبال کشیدن راه اهن سراسری و اوردن صنعت نوین بویژه ذوب اهن

و اموزش همگانی رایگان به ایران بودند پیشگامترینشان به اصلاخات ارضی

و قانون کار میاندیشیدند .

کوششهای ناموفق در پایه گذاری بانک ملی و سامان دادن به وضع مالــی

کشور (با اوردن مستشاران امریکایی مانند شوستر و میلسپو)

هم در پهنه دفاع از استقلال و هم نوسازی و ترقی کشور میگنجید

از همان اعاز این تصور حتی به صورتمبهم وجود داشت که استقــــــــــــلال

و دمکراسی و توسعه باهم ارتباط دارند و دمکراسی و ترقی دو روی یــــک

سکه اند این نگرش تازه به سیاست و اجتماع با خود یک زبان و ادبیات تازه نیز

اورد که با گسترش صنعت نشر و رونق گرفتن روزنامه نگاری تقویت شد.

جنبش مشروطیت به نو سازی در همه زمینه ها انجامید و خود از همیـــــن

نوگرایی برخاشته بود مردان - و تک توک زنان - تازهای در قلمرو سیاست

و فرهنگبرامدند و با اشرافیت کهن و بیشتر فرسوده به رقابت پرداختند طبقه

متوسط کوچک ولی بیدار و فعال ایران نشانه خود را بر همه زندگی ملـــی

گذاشـــــــــــــــــــــــــت

مطالب مرتبط

< body>